سلامون علیکوم
خیلی کلافه و بی حوصله نشستم از صب
کلاسم هم فقط دو تا دانشجو اومده بودن یه ساعته فرستادمشون برن...
الانم نشستم برای کلاس بعدی...
فک نکنم کسی پیداش بشه...
میگم
من همیشه مثله چشمهام به همسر جان اعتماد داشتم...
جدیدن یکی دو باره یه چیزی ازش میشنوم که نمیدونم باید چه فکری بکنم راجع بهش..
فقط ... باید مشکوک بشم بش؟؟
خودش میخاد که اعتماد نداشته باشم دیگه؟؟